ارائه دکتر محسن محمدی الموتی در پنل دوم با عنوان: ماند گاری و استمرار انقلاب اسلامی،خوانشی قرآنی از کاربست مفهوم صیرورت در اندیشه آیت الله خامنه ای

دکتر محسن محمدی الموتی مقاله خود را با عنوان:  ماند گاری و استمرار انقلاب اسلامی،خوانشی قرآنی از کاربست مفهوم صیرورت در اندیشه آیت الله خامنه ای مدظله العالی  ارائه نمودند.

ایشان در شرح و بسط مقاله خود، با تمرکز بر بیانیه گام دوم انقلاب و همچنین تحلیل اندیشه‌های قرآنی مقام معظم رهبری دام ظلّه،  تلاش کردند تا ابعاد نظری «نظام انقلابی» و نسبت آن با استمرار انقلاب اسلامی را توضیح دهند. به باورایشان، مفهوم «نظام انقلابی» از یک‌سو ریشه در مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی اسلامی دارد و از سوی دیگر پاسخی است به برخی قرائت‌ها که میان انقلاب و نظام سیاسی نوعی تعارض یا تباین قائل شده‌اند.

نویسنده محترم  یادآور شدند که مقام معظم رهبری دام ظلّه در بیانات متعددی که منبعث از آیات قرآن است، استمرار انقلاب اسلامی را نه یک شعار سیاسی، بلکه برآمده از «صیرورت» در منطق قرآن دانسته‌اند. از نظر معظم له  عالَم و انسان، تک‌ساحتی و ایستا نیستند؛ بلکه بر بنیادی قانونمند، هدفدار و قابل تکامل بنا شده اند. به همین دلیل، انقلاب اسلامی نیز نباید پدیده‌ای دفعی و مقطعی تلقی ‌شود، بلکه حرکت آن در قالب صیرورت، مستمر، تدریجی و رو به تکامل خواهد بود. بر اساس این تحلیل، توضیح دادند که مقام معظم رهبری دام ظلّه، انسان را موجودی برخوردار از عقل، فطرت و قابلیت رشد می‌دانند و جهان را عرصه امتحان و حرکت به سوی قرب الهی معرفی می‌کنند. از دل همین مبانی است که امکان تحول اجتماعی و سیاسی، از جمله انقلاب‌ها قابل تبیین می‌شود. از نظر نویسنده، چون نگاه رهبری مبتنی بر چنین مبانی قرآنی است، انقلاب اسلامی نیز باید در امتداد منطق تحول و صیرورت عالم فهم شود، نه صرفاً یک حادثه در گذشته.

جناب آقای دکتر الموتی در ادامه  تأکید کردند که نظریه «نظام انقلابی» بر پایه همین نگاه شکل گرفته است. در این نظریه، انقلاب اسلامی مجموعه‌ای از ارزش‌ها، آرمان‌ها و جهت‌گیری‌های الهی و انسانی است که پس از پیروزی سیاسی سال ۱۳۵۷ پایان نیافته و همچنان روح حاکم بر نظام جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهد. از نظر نویسنده، مقام معظم رهبری نظام جمهوری اسلامی را «جسم» و انقلاب اسلامی را «روح» آن می‌دانند؛ و چنین رابطه‌ای نوعی معیّت و همراهی دائمی میان این دو برقرار می‌سازد. نویسنده محترم مقاله سپس به معرفی دیدگاه‌هایی پرداختند که امکان «نظام انقلابی» را رد می‌کنند. به باورایشان ، برخی نظریه‌پردازان؛ میان انقلاب (که آن را پدیده‌ای موقت، شورانگیز و ساختارشکن می‌پندارند) و نظام سیاسی (که مبتنی بر عقلانیت، ثبات و نظم دانسته می‌شود) نوعی تضاد یا تباین قائل‌اند. مطابق این قرائت، انقلاب پس از تأسیس نظام باید خاتمه یابد و هرگونه استمرار آن موجب بی‌نظمی و فروپاشی کارآمدی ساختارها خواهد شد. نویسنده یادآور می‌شود که نمایندگان این دیدگاه، تداوم انقلابی‌گری را نوعی «وضعیت غیرعادی» یا «پارادوکس انقلاب» تلقی کرده‌اند.

ایشان این تحلیل را ناکافی دانسته  و بر اساس بیانات مقام معظم رهبری دام ظلّه استدلال  کردند که چنین تقابلی میان انقلاب و نظام، با ماهیت انقلاب اسلامی سازگار نیست. از دیدگاه مورد تحلیل، انقلاب اسلامی از آغاز با ساختار سیاسی جدید معارض نبوده، بلکه خود به‌تدریج نظام را شکل داده و در کالبد آن استمرار یافته است. به همین دلیل، مفهوم «نظام انقلابی» نه یک تناقض، بلکه تبیین دقیق رابطه روح و جسم در چارچوبی سیاسی است.

دکتر الموتی همچنین با ارئه و ذکر مستنداتی تبیین نمودند که مقام معظّم رهبری دام ظلّه   ثبات را در برابر تحول قرار نمی‌دهند. در نگاه ایشان، مقابل تحول «رکود» است، نه ثبات. بنابراین، نظم مطلوب نظام اسلامی با تحول مستمر منافاتی ندارد. نویسنده تأکیدکردند که انقلاب اسلامی فقط در مرحله فروپاشی نظام پیشین دفعی بود، اما تحقق آرمان‌های آن تدریجی  و نیازمند خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی است. از این منظر، توقف در هر مرحله به معنای عدول از مسیر انقلاب خواهد بود. ایشان در بخش دیگری از تحلیل خود ، به موضوع «موعودگرایی» اشاره کردند و توضیح  دادند که در اندیشه شیعی، و به ویژه در نگاه مقام معظم رهبری دام ظلّه باور به ظهور حضرت حجّت عج   نه یک امید صرف، بلکه محرکی اجتماعی برای حرکت تاریخی جوامع اسلامی است. از دید او، همین باور است که انقلاب اسلامی را از رضایت به وضع موجود بازمی‌دارد و جامعه را به سمت تکامل و تحقق تمدن نوین اسلامی سوق می‌دهد. نویسنده این عنصر را رکن دوم در نظریه نظام انقلابی معرفی کردند.

در تحلیل نهایی، جناب آقای دکتر الموتی جمع‌بندی  نمودند که دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای دام ظلّه درباره استمرار انقلاب، اساس نظریه «نظام انقلابی تمدن‌ساز» را شکل می‌دهد. در این نگاه، انقلاب اسلامی حرکتی لایه‌لایه، مستمر و رو به تعالی است؛ حرکتی که تنها با حفظ روح انقلاب در ساختارهای نظام سیاسی ممکن می‌شود. به باور او، انقلابی‌گری به معنای شورش علیه قانون یا تخریب ساختارهای نظام نیست، بلکه ناظر به حفظ جهت‌گیری‌ها، آرمان‌ها و انگیزه‌های معنوی انقلاب در مسیر پیشرفت است. ایشان  در پایان، ن نتیجه گرفتندکه نظریه «نظام انقلابی» پاسخی است به نیاز روزآمد جامعه اسلامی برای گذار از مرحله دولت‌سازی به جامعه‌پردازی و سپس تمدن‌سازی. در این نظریه، انقلاب اسلامی همچون حقیقتی زنده و جاری در کالبد نظام باقی می‌ماند و تا زمان تحقق اهداف غایی خود، یعنی ایجاد تمدن نوین اسلامی و زمینه‌سازی برای عصر مهدوی، به مسیر صیرورت و تکامل خود ادامه خواهد داد.

در ادامه ناقدین ارائه ایشان، جناب آقای دکتر جعفر ساسان و حجّت الاسلام دکتر عیسی مولوی،  نقطه نظرات و نقد های خود را نسبت به مقاله مطرح کردند، نویسنده محترم نیز به بخش مهمی از مباحث انتقادی پاسخ  دادند. در نهایت با جمع بندی دبیر علمی (جناب آقای دکتر حامد کهوند) و تصمیم گیری رئیس پنل (جناب حجّت الاسلام دکتر نجف لکزایی ) امتیاز مورد نظر برای این ارائه مشخص و ثبت گردید.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا